به‌تر.

انتخاب رشته

شنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۵۹ ب.ظ

پیش‌نوشت

این مطلب حاوی نظرات و عقاید شخصی‌ است و بر محور انتخاب رشته‌ی دانشگاه و متوسطه دوم نوشته شده است. مطالب این پست برای ترغیب افراد به انتخاب رشته‌ای خاص نوشته نشده و هدف صرفا آگاهی‌رسانی‌ه.

مقدمه

اگرچه من مسیر انتخاب رشته (چه برای دانشگاه و چه برای تحصیل در مقطع متوسطه دوم) رو طی و ازش عبور کرده‌ام، ولی وقتی فردی از فامیل یا دوستان در این باره مشورت می‌خواد، دوست دارم کمی از این حیطه اطلاع بدم. چرا که معمولا اطلاعات مربوط به رشته‌های ما دقیق نیست و اخبار صحیح و واقع‌بینانه لابه‌لای هیجان‌ها گم می‌شن.

من دبیرستان‌م رو در رشته‌ی تجربی بوده‌ام و در دانش‌گاه دندان‌پزشکی خونده‌ام. دوستانی از هر سه رشته‌ی پرطرف‌دار (پزشکی، دندان‌پزشکی، داروسازی) دارم و از احوالات‌شون به خوبی آگاه هستم و همین دلیل تصمیم گرفتم کمی درباره‌ی انتخاب رشته و به خصوص در زمینه‌ی این چند رشته توضیح بدم. متن‌ زیر بیش‌تر برای تفکر نوشته شده و با شخصی‌سازی قسمت‌های اصلی و کاوش فردی می‌تونه مقداری به انتخاب مسیر کمک کنه.

 

برای کنکور در نوبت تیرماه 1402 حدود یک میلیون و صدهزار شرکت‌کننده داشتیم که تقریبا نیم‌میلیون از اون‌ها در رشته‌ی تجربی بوده‌ان (+). بدیهی‌ه که همه‌ی افراد در یک حیطه‌ی خاص استعداد و علاقه ندارند و این‌که پانصد‌هزار نفر همگی به دنبال سه رشته‌ی یکسان باشن و اذعان کنن به‌ش علاقه‌مند هستن طبیعی نیست. بخشی از این شوق همگانی به علت تبلیغات و جوی هست که درباره‌ی این رشته‌ها راه افتاده و برداشت غلطی که دانش‌آموزها نسبت به این رشته‌ها پیدا کرده‌ان. حتی منطقی نیست که چنین تعداد زیادی آدم همگی یک چیز رو بخوان، مگر این‌که آرزوها و خواسته‌هاشون قبلا توسط دیگران در ذهن‌شون کاشته شده باشه.

از چه کسی بپرسیم؟

یکی از مواردی که خیلی مهم‌ه به‌ش توجه بشه این‌ه که از چه کسی مشورت بگیرید. من فکر مشورت غلط ‌گرفتن از مشورت‌‌نگرفتن خطرناک‌تره، چرا که فرد نسبت به عقیده‌ی اشتباهی که داره مصمم‌تره، این در حالی‌ه که اگر فرد مشورتی نگرفته باشه نسبت به نظراتی که دریافت می‌کنه پذیراتر خواهد بود. اگر از دانش‌جویان رشته‌های پزشکی، دندان‌پزشکی و داروسازی نظر می‌پرسید حتما به سن‌شون و این‌که چه مدت در اون رشته تحصیل کرده‌ان سوال کنید. تازه‌دانشجویان 19-20ساله اغلب هنوز درگیر هیجانات دانش‌گاه و کنکور و مواجهه با علاقه‌ای که چندسال براش تلاش کردن هستن و اگر هم چنین نباشه، عمدتا اطلاعی از فضای حقیقی این سه رشته ندارن چرا که کار بالینی‌شون هنوز شروع نشده. به‌تره به سراغ افرادی برید که در یکی‌دو سال انتهایی تحصیل هستن و دید واقع‌بینانه‌تری نسبت به رشته‌شون دارن. حتی ایده‌آل این هست که از افراد فارغ‌التحصیل (که در حال گذران طرح/سربازی هستن و یا "به تازگی" اون دوره رو تموم کرده‌ان) هم نظر بپرسید چرا که دانش‌جویان عمدتا دید مناسبی نسبت به بازار کار ندارن. تاکید بر واژه‌ی به تازگی به این علت هست که افرادی که سال‌ها قبل‌تر فارغ‌التحصیل شده‌ان و شرایط متفاوتی در بازار کار و حین تحصیل نسبت به شما داشته‌اند و شرایط شما در آینده اصلا به شبیه به این افراد نخواهد بود و چنین مشورت‌هایی اغلب گم‌راه‌کننده هست.

مثلث مهم انتخاب رشته

انتخاب رشته‌ برای یک فرد ترکیبی از استعداد، علاقه و نیاز بازار کار هست. علاوه بر این موارد، اختیار در محیط کار (Autonomy) و پیش‌بینی آینده نیز روی اون تاثیر می‌گذاره. لازم‌ه که یک فرد با توجه به هدفی که داره موارد فوق رو در نظر بگیره و بعد سراغ انتخاب رشته بره. مشکلی که دانش‌آموزها اغلب در انتخاب رشته دارن این‌ه که ابتدا رشته‌شون رو انتخاب می‌کنن و بعد سعی دارن چیزهایی که در بالا اشاره شد رو در اون رشته جا بدن. مسیر انتخاب رشته به‌تره از درون به بیرون باشه، نه این‌که از رشته به سمت ما بیاد. حین انتخاب رشته به این توجه کنید که استعدادتون در زمینه‌های مختلف چه‌طور هست، نیاز بازار رو بسنجید و به این‌که در آینده چه‌قدر به اتونومی نیاز دارید فکر کنید و در نهایت با توجه به ذهنیتی که نسبت به آینده‌تون دارید (مهاجرت و ) تصمیم بگیرید.

علاقه: دونستن کامل این‌که ما به یک رشته علاقه داریم یا نه نیازمند صرف زمان در اون حیطه هست و چنین چیزی برای یک دانش‌آموز 18 ساله اغلب ممکن نیست. نهایت تلاشی که در این زمینه می‌شه کرد، پرسیدن از تجربیات دیگران درباره‌ی شرایط و روند کاری اون رشته هست. بنابراین، این شیوه‌ی هیجانی که من (فکر می‌کنم) به فلان رشته علاقه دارم پس اون رو انتخاب می‌کنم نه تنها به دلیل توجه‌نکردن به دیگر اضلاع مثلث، بلکه به دلیل عدم آگاهی کافی از اون رشته و کاذب بودن علاقه هم ناقص‌ه. در عین حال، در نظر داشتن این‌که علاقه انسان الزاما ثابت نیست و فرد می‌تونه در گذر زمان به چیزهای مختلفی علاقه‌مند بشه دلیل دیگری هست که انتخاب رشته صرفا بر اساس علاقه رو ناپایدار و غیرعقلانی می‌کنه.

پیش‌بینی آینده: تحصیل در رشته‌هایی که به زمانی طولانی‌ نیاز دارند (مثل پزشکی که با احتساب طرح به 9 سال می‌رسه، فارغ از این‌که شانس قبولی شما در اولین آزمون چه‌قدر هست و چه‌قدر تعهد خدمت دارید) منجر به این می‌شه که شما نتونید آینده رو پیش‌بینی کنید. فردی که پس از چهارسال تحصیل وارد بازار کار می‌شه، در نهایت نزدیک به نصف یک دهه زودتر وارد بازار کار می‌شه و پس از اتمام طرح فردی که در رشته‌ی پزشکی درس خونده، 5 سال تجربه کاری خواهد داشت. چنین فردی با توجه به تغییرات اقتصادی و وضعیت بازار کاری توانایی تصمیم‌گیری بیش‌تری نسبت به کسی داره که صرفا می‌تونه دانش‌جو باشه.

شخصیت فردی: شخصیت افراد و خصوصیات اخلاقی اون‌ها بر روی شرایط کاری تاثیرگذار خواهد بود و توجه به این نکته می‌تونه در انتخاب رشته موثر باشه. اگرچه برخی جنبه‌های کاری مهارت‌هایی هستن که می‌تونن تقویت بشن، اما موارد مرتبط به شخصیت چیزهایی نیستن که به سادگی تغییر کنن.

 نیاز بازار کار: با توجه به افزایش ظرفیت‌ رشته‌های حیطه‌ی پزشکی و در عین حال عدم بهبود امکانات آموزشی به شکل مناسب، دانش‌جویان جدید از مهارت کافی برای انجام درمان‌های لازم برخوردار نمی‌شن و هم‌چنین پس از فارغ‌التحصیلی تعداد زیادی پزشک روانه‌ی جامعه می‌شه که هم به دلیل بالابودن تعداد مجبور به رفتن به سمت شهرهای کوچک‌تر هستن و هم به دلیل مهارت کم معمولا مورد استقبال واقع نمی‌شن و تمایل مردم به مراجعه به پزشک قدیمی‌ه. سناریوی پزشک‌شدن، تاسیس مطب در شهری بزرگ و درآمدهای کلان تنها یک خیال‌ و آرزو هست که به دانش‌آموزان فروخته می‌شه و در عمل واقعیت نداره.

محیط تحصیلی نامناسب: میزان سوءاستفاده (abuse) در جنبه‌های مختلف در بیمارستان‌ها کم نیست و شرایط سخت منجر به خودکشی، بالارفتن میزان افسردگی و شده. کافی‌ه هش‌تگ‌های مختلفی که در دوران مختلف در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته رو دنبال کنید (مثل "من یک رزیدنتم") تا پیش از انتخاب مسیر از وضعیت موجود آگاه‌تر بشید.

 

برای فارغ التحصیل ها و دانشجوها

درستی تصمیم رو نباید با نتیجه اون سنجید. زیاد می‌بینم که دانش‌جوها و فارغ‌التحصیل‌ها از خوندن رشته‌های حیطه‌ی پزشکی ابراز ناراحتی می‌کنن و معتقدن تصمیم غلطی گرفته‌ان و اشتباه کرده‌ان. ممکن‌ه تصمیمی در زمان گرفته‌شدن و با اطلاعات موجود در اون دوره صحیح بوده باشه، اما پس از گذر زمان نتیجه‌ی مطلوب نداده باشه. مطلوب‌نبودن نتیجه به معنی عدم درستی یک تصمیم نیست و انسان علم غیب نداره که بتونه حوادث غیرقابل پیش‌بینی در آینده رو هم در نظر بگیره و بر مبنای اون تصمیم‌گیری کنه.

  • علی لطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی