مسیر شغلی، بخش یازدهم - reflecting on Chef's Table
تماشای سری جدید Chef's Table (این بار درباره نودل!) باعث شد دوباره به چیزهایی درباره مسیر شغلی فکر کنم. هر بار یکی از قسمتهاش رو میبینم، تم فکری مشابهی در ذهنم پررنگ میشه و این دفعه هم استثنا نبود. چیزهایی در ارتباط با مسیر شغلی که مثل تلنگر برام بود رو تیتروار یادداشت کرده بودم تا بعد از اتمام فصل دربارهشون فکر کنم و بنویسم.
I was trying everything to find something that could shape my life around it, and it was pasta.
کم نیستن آدمهایی که در مسیر شغلیشون گم بودهان، چیزهای زیادی رو تجربه کردهان تا بعدا مسیری رو پیدا کنن که در اون راضی باشن و این رو نه فقط در آدمهای اطرافم، که در زندگی افراد موفق (از نظر جامعه) هم بارها دیدهام. این نگاه که اگر در سن کم نرسیدی و کشفش نکردی پس دیگه قرار نیست بهش دست پیدا کنی، اشتباه بزرگیه که از سمت جامعه و رسانه زیاد روش مانور داده میشه.
The last thing I wanted to cook was a burger. But I had to do it.
همه مستقیم نرفتهان سراغ کاری که دوست داشتهان و قرار نیست اولین انتخاب، درستترین و آخرین باشه. این تله که من انتخاب نکنم تا همهچیز رو متوجه بشم و همه جوانب رو بسنجم و بعد تصمیمم رو بگیرم. گاهی شرایط آدم رو مجبور میکنه کاری رو بکنه که دوست نداره ولی به این معنی نیست که در افق اهداف خودش پیش نمیره. اگر من برای باز-کردن رستوران خودم و پرداخت وامی که گرفتم مجبور شدهام در رستورانی کار کنم که دوست ندارم، اگرچه مطابق میلم نیست ولی در جهت اون افق و visionی هست که میخوام و در درازمدت من رو به اون میسونه. و البته که مسیر رسیدن بهش صاف و مستقیم نیست و کلی بالا و پایین داره. برخورد و مواجهه با چالشها (که گاها جامعه اون رو شکست تلقی میکنه) یا کاهش سرعت طی مسیر ناگزیره ولی الزاما این معنی رو نمیده که مسیر رو اشتباه انتخاب کردی. انتخاب شریک کاری نادرست، نچرخیدن کسبوکار و رسیدن به بنبست میتونه مقطعی باشه و قرار نیست در مواجهه با چالش، سریع تصمیم به تغییر مسیر بگیری.
«یکی از» خصوصیات افرادی که موفق نامیده میشن، تداوم پیشروی در هدفشون هست. قرار نیست آدم الزاما مسیر موفقیتی که جامعه توصیف میکنه رو در پیش بگیره، ولی رسیدن به discipline و حفظ تداوم، تاثیر مثبتی در همه جنبههای زندگی خواهد داشت.
Resilience and tenacity; My path has not been easy, but the hardships I faced, has shaped me into a person of responsibility and independent thinking, overcoming obstacles one step at a time.
شخصیتهایی که دیدم، وقتی یه مشکلی براشون پیش میآد، به راحتی جا نمیزنن. دنبال راه حل میگردن، حس میکنن میشه مشکل رو رفع کرد و نگاهشون این نیست که آخر خط رسیده. این هم از اون مهارتهایی هست که دوست دارم به مرور در شخصیت خودم تقویت کنم.
Giving yourself to the whole thing.
افرادی که در این سریال دیدهام، در مسیر رشد و رسیدن به اهدافشون خیلی انرژی گذاشتهان. دورههای طولانیمدت internship، کار سنگین در رستوران از صبح زود تا دیروقت، مطالعه حرفه خودشون به میزان زیاد و تجربه و آزمونوخطای بسیار در رستورانهای مختلف با عناوین شغلی متفاوت. یهویی به اون نقطه آخر نرسیدهان. در مصاحبهای که از Seedorf میدیدم هم حرفی مشابه توجهم رو جلب کرد. دربارهی تلاشی که برای فوتبال کرده بود، حرف میزد. میگفت Everything I did in my life, I gave it all. برام همیشه دلنشین بوده که وقتی یه کاری رو انجام میدم، درست و با کیفیت انجامش بدم و تا حد زیادی هم سعی کردهام به این شکل رفتار کنم. نه به این معنی که همه باید اینطور باشن، اما این سبک حداقل برای من خوشایند و راحتتره. و شنیدن این داستانها و حرفها برام نقش یه یادآور رو دارن. که یادم بیاد چی میخواستم و اگر از اون مسیر فاصله میگیرم یا یه وقتهایی یادم میره، دوباره به همون راهی برگردم که داشتم طی میکردم.
It comes with a cost. For you to be SO successful (by the definition that society is telling us), you need to sacrifice many other things.
موفقیت در محیط کار که جامعه زیاد ازش حرف میزنه و رسیدن به اون، به بهای نرسیدن به دیگر قسمتهای زندگی خواهد بود. زمان محدوده و وقتی همه رو در یک بعد بذاری، اگرچه ممکنه نتیجه خیلی خوبی بگیری ولی در دیگر قسمتها دچار مشکل خواهی شد. از دست دادن زمان برای ارتباط با شریک عاطفی، فرزند یا دوستان چیزیه که اغلب شخصیتهایی که در سریال دیدم باهاش مواجه بودن. در فیلمی که از Ferruccio Lamborghini دیدم هم همین موضوع صادق بود. بالاخره نمیشه همهچیز رو با هم داشت. این که کسی بخواد این مسیر رو انتخاب کنه به خودی خود ایراد نداره، اما اینکه چون جامعه صرفا جنبه موفقیت شغلی رو bold میکنه و چیزهایی که این افراد از دست دادهان رو نمایش نمیده، جایی هست که باید دقت کرد. در زمینی بازی کن که خودت انتخاب کردی (اگه میتونی).
- ۰۳/۱۰/۰۹