به‌تر.

توی مصاحبه‌ی jL (بازیکن تیم Na'Vi) با hltv(رسانه اصلی بازی CS) درباره‌ی وضعیت فعلی تیم، یه حرفی که خیلی در ذهن‌م موند صحبت‌های jL در مورد سختی موفق‌شدن در هر تورنمنت و رسیدن تا فینال بود (لینک). می‌گفت که ما توی هر مسابقه تا مرحله آخر رسیدیم و این موندن‌های متوالی در تورنمت‌ها باعث شده کم‌تر برای خودمون وقت داشته باشیم، کم‌تر فرصت تمرین و استراحت برامون باشه و دچار خستگی بشیم. در نهایت هم می‌گفت گله‌ی خاصی ندارم و I'm suffering from success. این عبارت توی ذهن‌م مونده بود و یادآور این‌که که چهره موفقیت‌های خارجی وابسته به achievement از دور خیلی زیبا و decorated و حتی هیجان‌انگیز به نظر می‌رسه، ولی از نزدیک و برای کسی که داره زندگی‌ش می‌کنه شرایط خیلی فرق می‌کنه و باید با مشکلات زیادی برای حفظ اون تصویر دست‌وپنجه نرم کنه و جنبه‌های زیادی رو هم قربانی کنه. همین بازیکن‌ها از این شکایت می‌کنن که مدت‌هاست خانواده‌ رو ندیده‌ان، فرصت استراحت کافی ندارن و نمی‌تونن برای خودشون زمان بذارن و همه‌اش صرف مسابقات (شما بخونین حیطه کاری) می‌شه.

به علاوه، قبلا مطلبی خونده بودم که می‌گفت نفر دوم مسابقه شادی کم‌تری نسبت به نفر اول و حتی سوم داره.

توی یکی دیگه از مصاحبه‌های hltv با تیم Na'Vi، Aleksib می‌گفت ما هفته قبل لیگ CS رو برنده شدیم و هفته بعدش توی تورنمت بعدی نتونستیم اول بشیم و این حس رو می‌داد که انگار هیچ چیز نبردیم (حالا چندم شدن؟ دوم). از قضا توی یکی دیگه از ویدئوهای Max Joseph راجع به همین صحبت شد (HAPPINESS: The Science of How To Be Happy) و حین خوندن مصاحبه Aleksib (لینک) به این فکر می‌کردم که ارزش‌گذاری بر اساس دستاوردها چه‌قدر می‌تونه مخرب باشه به طوری که دوم‌شدن توی 3 فینال بی‌ارزش محسوب بشه و برنده‌شدن توی 3تا فینال دیگه رو هم کم‌اهمیت و ناچیز جلوه بده.

توی ویدئویی که بالاتر اشاره کردم، راجع به تحقیقات یه پژوهش‌گر درباره سلامت روان صحبت می‌شه و چیزی که درباره‌ی performance orientation گفته می‌شه برام جالب بود (توضیح عبارت رو در کانال می‌ذارم).

The countries doing the worst on mental health score are performance oriented, like the idea that your individual worth is based on achieving certain and specific types of successes, productivity, etc. And that is negatively correlated with mental health.

همون حرف‌ها رو یکی دیگه از افراد حاضر در ویدئو به شکلی ساده‌تر توضیح می‌ده:

Win and you'll be happy. And winning could be financially winning, impact winning, Sports winning, but somehow win and you're going to be happy. I've been around enough people who REALLY won in those arenas to know that's not true. You can’t just make enough money, have enough impact to be like I'm good I'm just happy. Ben Goldhirsh

البته که پول و موفقیت مهم‌ه، ولی سهمی که از زندگی من داره می‌گیره خیلی بیش‌تر از اون چیزی هست که اهمیت داره. و صد البته که بحث اقتصاد فعلی کشور یه موضوع جداست و این حرف رو به همه تعمیم نمی‌دم و از قضا دارم برای خودم و شرایط فعلی یا چیزی ممکن‌ه در آینده به عنوان مهاجر داشته باشم، مسائل رو شفاف می‌کنم.

"Money is fundamental to make you happy" is the most clear message that you get told when you're even very very young and up to a certain point that is correct. But beyond that (given the data on how depressed very very rich people are) it seems to be not correct. Axel Bouchon

 

ویدئوی دیگه‌ای که از این مجموعه دیدم HAPPINESS: The Secret of Scandinavian Happiness بود و به خاطر مصاحبه با Helen Russell انتخاب‌ش کردم. قبلا از کتاب‌های این نویسنده مقداری ورق زده بودم که باز یادآوری شد برگردم سراغ‌شون و بعدا ازشون بنویسم (ممکن‌ه شما هم اسم The Atlas of Happiness و The Art of Living Danishly رو شنیده باشین چون به خصوص دومی یه مقدار سر و صدا کرد).

قسمت‌هایی از ویدئو به دل‌م نشست و شبیه به حرف‌هایی بود که دوست داشتم برای خودم بنویسم، پس در نقش یادآور و بدون تغییرات زیاد این‌ پایین یادداشت‌شون کردم.

I think many of us have been sought a very narrow definition of happiness: a definition that means never being sad, and never doing hard things and never having difficult conversations, which if the last years have taught us anything, is that that just doesn't work, that tough things happen in life we will all experience this loss. I think in that respect, Danes are good at embracing discomfort for long-term.

For many people of my generation, the idea of defining ourselves and our self-worth based on our achievements has been drummed into us from an early age and that is not healthy for any of us.

I think people want to have an interesting career but we also want to be a good dad and a good husband and a good friend and have sport activities and have time for those things as well. We need to recognize that there is no such thing as an accomplishment that is going to quiet that voice you have in the back of your mind saying "once we get to that, then I'll be happy."

Achievement plays a big role in our lives; we don't allow ourselves to be happy unless we earn it in some way or saying we'll be happy when that next project is a big success but any way you slice it, it's a fucked up way to live your life. There's a happiness that is not necessarily based on winning the rat race. It's an everyday kind of happiness, one that prioritizes your relationship, encourages self-discovery and co-operation. It's not a happiness that is hot and fiery or one that requires you to be the most talented person in the world.

  • علی لطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی