به‌تر.

ریشه‌ی افکاری که در ذهن‌م رشد کرده‌ان، این‌جا شاخ و برگ می‌گیره.

آدم‌ها و چمدان‌ها

شنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۵۹ ب.ظ

هر فرد در زندگی چمدون‌هایی (baggage) رو داره که در اون‌ها چیزهای مختلفی رو قرار داده. چمدون‌ها هم انواع متنوعی داره و هرکس با توجه به شرایطی که در اون زندگی کرده، نگاهی که به دنیا داره، نیازی که داره و ، از چمدون‌هایی در سایزها و وضعیت‌های مختلف استفاده می‌کنه.

یکی از چمدون‌های ما وسایل شخصی ماست که توسط اون خصوصیت‌ها و اخلاق فردی‌مون رو حمل می‌کنیم: چیزهایی مثل این‌که من این موسیقی رو دوست دارم، اون شخصیت رو دارم و به فلان کار هم علاقه‌مند هستم.

برخی افراد در زندگی یک چمدون از انتظارات رو با خودشون حمل می‌کنن و به دنبال رابطه‌ای هستن که بتونه این چمدون رو باز و انتظاراتی که داشته‌ان رو برآورده کنه. این کار فشار شدیدی به روی طرف مقابل، خود ما و هم‌چنین رابطه‌ای که داریم وارد می‌کنه. این مشکل می‌تونه باعث بشه ما به جای این‌که با یک فرد در رابطه باشیم و به دنبال شناخت اون شخص، پذیرش‌ش و لذت از ارتباطی که شکل گرفته باشیم، درگیر تغییر اون فرد و تلاش برای رسیدن به رویا و ایده‌آلی می‌شیم که پیش‌تر در ذهن داشتیم. در عین حال، فهم این‌که «رابطه خلأهای ما رو پر نمی‌کنه» ضروری‌ه. اگر انتظار داریم شخص دیگه‌ای بیاد تا توقعی که از زندگی داشتیم به جا آورده بشه، احتمالا با شکست مواجه خواهیم شد.

به جز چمدون‌های بالا، ما چمدونی از مشکلات فردی رو هم با خودمون حمل می‌کنیم؛ شبیه به جعبه‌ی پاندورا. چمدونی که در اون تروماهای گذشته، زخم‌هایی از روح‌مون که در حال خوب شدن هستن، اون‌هایی که قبلا خوب شده‌ان و مواردی که هنوز تیغ‌هایی رو هم در خودشون دارن.

چمدون‌ها می‌تونن در گذر زمان تغییر کنن: در کودکی چمدونی کوچک نیاز داشتیم و الان اقتضای شرایط این‌ه که سایز بزرگ‌تری رو انتخاب کنیم. حتی محتوای اون‌ها هم قابل تغییره و با تغییر خصوصیاتی که داریم، مشکلاتی که برامون پیش می‌آد و تجربیاتی که کسب می‌کنیم ممکن‌ه چیزهایی از چمدون‌‌ها برداریم و مواردی دیگه رو به‌ش اضافه کنیم. حتی ممکن‌ه در یک زمان تصمیم بگیریم یک چمدون جدید به بارمون اضافه کنیم یا ازش کم کنیم.

وقتی فردی با ما وارد رابطه‌ی عاطفی می‌شه، چمدون‌های ما هم در این رابطه هستن و بر اون تاثیرگذار خواهند بود. این موضوع چند قسمت سخت داره:

اولی این‌ه که بتونیم چمدون‌های مختلف رو به طرف مقابل نشون بدیم و سعی در پنهان‌کردن‌شون نداشته باشیم.

دوم این‌که از چمدون‌هایی که داریم آگاه باشیم و محتویات‌شون رو بشناسیم. ارتباط برقرارکردن با شخصی که از خودش شناخت بیش‌تری داره، تروماهایی که داره رو می‌دونه و ساده‌تر و دل‌نشین‌تر خواهد بود. طبیعتا قرار نیست همه‌چیز رو به شکل کامل شناخته باشیم تا بخوایم یک رابطه رو شروع کنیم، اما مهم‌ه که مسیر خودشناسی رو پیش بگیریم. طبیعی‌ه که در این مسیر از چمدون‌هایی جدید استفاده کنیم یا چیزهایی در چمدون‌ها ببینیم که تا به حال نسبت به‌شون آگاهی نداشتیم.

سوم این‌که برای خوشامد و لذت طرف مقابل، چیزهایی رو که مربوط به ما نیست در چمدون‌هامون نذاریم. چرا که در غیر این‌صورت، تبدیل به محصولِ دیگران می‌شیم و خود واقعی‌مون رو گم می‌کنیم.

و در نهایت، پذیرش (acceptance). این موضوع با مصالحه و توافق (compromise) فرق داره. فردی که برای مصالحه اقدام می‌کنه، تصمیم داره یک پوئن رو بده تا یک چیز دیگه رو دریافت کنه. این موضوع رابطه رو به سمت یک حالت مبادله‌ای می‌بره که در اون ما طرف مقابل رو نپذیرفته‌ایم و صرفا در مذاکره و بابت امتیازهایی که گرفته‌ایم چیزهایی رو هم (شاید به اجبار) از دست داده‌ایم. اما پذیرش حالتی هست که ما در اون فرد رو با تمام خصوصیاتی که داره قبول کرده‌ایم و این پذیرش از طریق امتیازدهی و امتیازگیری به دست نیومده.

 

Everyone comes with baggage. Find someone who loves you enough to help you unpack.

The Wedding Bride, HIMYM – Season 5, Episode 23

  • علی لطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی