به‌تر.

ریشه‌ی افکاری که در ذهن‌م رشد کرده‌ان، این‌جا شاخ و برگ می‌گیره.

شلوغ‌بودن یا مفیدبودن

سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۴۹ ق.ظ

"There's a difference between being busy or productive."

بین شلوغ‌بودن برنامه‌ها و فشردگی اون‌ها (busy-ness) و موثر و مفید بودن اون‌ها (productiveness) تفاوت بزرگی وجود داره. در حالت اول فرد صرفا یک مجموعه کارهایی رو انجام می‌ده اما الزاما برآیند مثبتی نداره. یکی از دلایلیکه شلوغی رو به مفیدبودن تغییر می‌ده دغدغه‌ و هدف‌ داشتن هست.

کسی که دنبال پیدا کردن چیزی هست، می‌دونه باید مسیری رو طی کنه ولی کسی که نمی‌دونه کجا می‌خواد بره ، همه‌جا مقصدش هست. این موضوع در ارتباط با یادگیری و رویکرد ما نسبت به اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم هم صادق‌ه. کسی که در مسیر خاصی پیش می‌ره، به شکلی جهت‌دار به یادگیری مسائل مشغول می‌شه اما کسی که هیچ هدفی نداره فقط اطلاعات رو انبار می‌کنه.

If you don't know where you are going, any road can take you there. – Lewis Carroll

مضمون این حرف در داستان‌های آلیس در سرزمین عجایب هم خودش رو نشون می‌ده و در صحبت‌های Cheshire Cat و آلیس دیده می‌شه:

"Would you tell me, please, which way I ought to go from here?" "That depends a good deal on where you want to get to," said the Cat.

اهمیت جهت‌مندی می‌تونه یک نفر رو از جنگل رد کنه و دیگری رو دور خودش بچرخونه و هیچ‌وقت به مقصد نرسونه. این موضوع باعث شده من سعی کنم به جای مطالعه‌های پراکنده و بدون هدف، به مسیری که دارم طی می‌کنم جهت بدم. در این باره پیش‌تر در مطلبی با عنوان سواد و دانش کاربردی و درونی‌سازی ارزش‌ها توضیح داده‌ام. یکی از تله‌هایی که ما در مسیر یادگیری ممکن‌ه در اون بیافتیم، جمع‌آوری دانش (knowledge acquisition) هست. جمع‌آوری کردن (archiving) به تنهایی می‌تونه شادی و رضایت زیادی برای ما فراهم کنه، چرا که از یک جهت (خودآگاه یا ناخودآگاه) ما رو به سمت فخرفروشی اطلاعاتی که جمع‌آوری کردیم سوق می‌ده، از طرفی هم ما رو دچار توهم دانش می‌کنه. به این خاطر که گاهی ذهن‌مون باور می‌کنه در صورتی که داده‌هایی رو داره، پس درباره‌اش هم آگاه هست و ازشون استفاده می‌کنه. این تله سرعت ما رو در مسیر یادگیری و پیش‌رفت کم می‌کنه و ما رو درگیر جمع‌آوری و نگه‌داری از اطلاعات می‌کنه تا این‌که به سمت مسیر یادگیری و استفاده کاربردی و عملی از دانش‌مون بریم.

رویکرد دیگری که در مقابل جمع‌آوری دانش وجود داره، عمل‌کردن به دانش (knowledge practice) هست. به جای جمع‌آوری اطلاعات خیلی زیاد، اطلاعات کم‌تری رو جست‌وجو و نگه‌داری کنیم و باقی‌مانده‌ی زمان به پوشاندن جامه‌ی عمل نسبت به اطلاعاتی که داشتیم صرف بشه. یکی از نکات مهمی که درباره‌ی عمل‌کردن وجود داره این‌ه که نباید مسیر عمل‌کردن اون‌قدر سخت بشه که نیاز به انرژی اولیه زیاد ما رو از شروع و یا ادامه‌ی کار منصرف کنه. برای مثال، اگر یک فصل از کتابی که مطالعه‌ می‌کنیم 19 مورد برای اضافه‌کردن به زندگی یا انجام‌دادن و داره، طبیعتا تلاش برای انجام همه‌ی اون‌ها ما رو با شکست مواجه می‌کنه. این در حالی‌ه که در ابتدا می‌شه با چند مورد شروع و به مرور موارد بعدی رو هم اضافه کرد.

 

  • علی لطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی