رابطهی عاطفی
این متن شامل برخی صحبتهاست که در اپیزود Why the "Good Enough" Relationship Beats the "Perfect Partner" در پادکست Happiness Lab شنیدم و چیزهایی که باعث شد بهشون فکر کنم. از بهترین اپیزودهایی که شنیده بودم و از جمله چیزهایی که آدمها میدونن ولی به راحتی لابهلای تبلیغات غلط فیلمها و رمانها فراموش میشه و نیاز به یادآوری داره. در وبلاگ نوشتمش که هم بهتر بفهممش، هم برای مرور در آینده داشته باشمش و هم در حین نوشتن بهش فکر و هضمش کنم.
The fairytale about the way relationships begin, the way that they feel and the way that they end, infiltrated the experience and expect love to feel.
ما با استانداردهای از پیش تعیینشدهای که هیچ ربطی به دنیای حقیقی نداره دنبال یه رابطهی ایدهآل میگردیم. شریک عاطفی من باید این کار رو بکنه، اون فعالیت رو داشته باشه، نگاهش نسبت به فلان موضوع فلانطور باشه و …. این در حالیه که واقعیت یه دینامیک خیلی پیچیدهتره.
Many of us share this kind of naïve view of relationships. We expect near perfection from our romantic partners and assume that accepting anything less would be settling.
خواستههایی که در ذهن ماست اونقدر درونی شده که نمیتونیم بین اون مواردی که خواسته خود ماست و اون مواردی که توسط فرهنگ به ما القا شده فرق بذاریم.
You might tear yourself and your romantic partner apart thanks to impossibly high expectations. So many of us end up becoming way too demanding about what a partner should be as well as unwilling to accept the inevitable flaws that come with being human.
Most of the couples that I'm seeing have some kind of fear that they're with the wrong person. So, these expectations are literally physiologically shaping the way we react and prime ourselves to experience connection. Because the more we are focused on what top ten list of what to look for, the less present we are, the less capable we are of connecting and being vulnerable.
فهم اینکه ما نقصهای خودمون رو داریم، محدودیم، خطا میکنیم و پارتنر ما داره ما رو با اینها قبول میکنه آسون نیست. ما ناخودآگاه تمرکزمون روی خطاهای طرف مقابل قرار میگیره و این باور رو پیدا میکنیم که اونی که مرتکب اشتباه میشه طرف مقابل ماست نه ما.
We are limited, we have issues ourselves, we are difficult to be with and we play a role, a very big role in a relationship. But many of us want our partner to rescue us, to do these certain things for us, to make us feel valued and validated.
If we say that someone else needs to do something in order for us to be happy, that’s a pretty scary powerless place to be. Stop trying to get your partner to change and work on changing yourself.
چیز دیگری که ازش صحبت میشه، dehumanizeشدن والدین توسط فرزندانه؛ مشکلی که در نسل من و نسلهای بعد از من رایجتره. ما کمبودهایی که در زندگی داشتیم رو از چشم والدینمون میبینیم، رفتارهای اشتباهشون برامون خیلی پررنگ هستن و اونها رو به اشتباه با چنین مواردی تعریف میکنیم. دیدن خطاهای والدین به عنوان مشکلی که از نسلهای قبلتر و تحت تاثیر سیستم هم بوده و مقصرش تنها والدین نبودهان، پذیرفتن والدین با خطاهایی که ممکنه انجام بدن و نگاهکردن بهشون تنها از زاویه خطاهاشون، کار مشکلیه که با شناخت بیشتر اونها و فهم بهتر شرایطی که در اون زندگی کردهان، آسونتر میشه.
«اگه من میخوام تو من رو به عنوان کسی که هستم قبول کنی، باید خودم هم تو رو به عنوان کسی که هستی قبول کنم.»
But the other side of the story is that they are human beings who had very very deep stories just like ours and experienced challenges and we can understand them in order to humanize them, connect with them as human being rather than this person who mistreated us when were ten or fifteen or didn't give us what they should have given us.
Everyone is intolerable to an extent. Everyone is going to disappoint us. Everyone is going to annoy us. Our partner no matter how cute and sweet they are, they are going to get on our nerves. It's disappointing and the challenge is learning how to embrace our partner's limitations, honor them and understand them as a human being.
اضافهکردن این مورد ضروریه که قبولکردن رابطهای که به اندازهی کافی خوبه به معنی موندن در روابط اشتباه و آسیبزا نیست. بلکه پذیرفتن این حقیقته که آدمها با هم فرق دارن، روابط هرگز به ایدهآلترین حالت که بدون درگیری و بحث و مشکل باشه نمیرسن و چنین اتفاقهایی باعث نمیشن یک رابطه بد محسوب میشه.
Nothing's going to be what I want it to be. Good enough meaning we don’t need 100 percent, we don't need our partners to be perfect. We need them to be there for us most of the time. And good enough includes limitations, problems, fights, conflicts and it doesn’t mean an unhealthy relationship. It just means it's a relationship that is mostly satisfying. It is part of a myth that we will find a relationship that doesn’t require work and is completely satisfying and so on.
Part of the work in a relationship is tolerance and forgiveness and it's really really hard.
- ۰۳/۰۱/۰۳